با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Get Down To Business

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • idiom
    شروع کردن جلسه یا کار به‌ صورت جدی، به کار اصلی پرداختن
    • - As every member of the team is now here, we can get down to business and start the meeting.
    • - حالا که تمام افراد تیم اینجا هستند، می‌توانیم جلسه را به‌صورت جدی شروع کنیم.
    • - If the introductions are over I'd like to get down to business.
    • - اگر مقدمه به پایان رسیده است من قصد دارم که به‌صورت جدی جلسه را شروع کنم.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد get down to business

  1. idiom To start the task or activity seriously
    Synonyms: start on, begin, get down to, dive in
    Antonyms: take a break, pause, stop, hang about

ارجاع به لغت get down to business

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «get down to business» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/get down to business

لغات نزدیک get down to business

پیشنهاد بهبود معانی